برخی از سخنان که به امام مهدی(ع) نسبت داده می‌شود و در شمارِ روایات مهدوی در می‌آیند سندشان تنها خود همان گوینده است که مدعی است در تشرّفی که برایش حاصل شده این سخن را از آن حضرت شنیده است و شاهد دیگری ندارد. برای نمونه:

 

آیت‌اللّه میرزااحمد سیبویه (د. 1384ش) از شیخ حسین سامرایى که از اهل منبر عراق بود، نقل می‌کند: در ایامى که در سامرا مشرف بودم؛ روز جمعه‌اى طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من کسی در آنجا نیست. حالى پیدا کردم و متوجه مقام صاحب الامر(ع) شدم. در آن حال، صدایى از پشت سر شنیدم که به فارسى فرمود: به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم دهند به حق عمه‏ام حضرت زینب(س) که فرج مرا نزدیک گرداند (ر.ک: شیفتگان حضرت مهدى (عج)، 1/251).

 

می‌گویم: احتمالاتی که دربارۀ این دیدارها و استنادها وجود دارد اعتماد و اطیمنان را به اصل و محتوای نقل‌شده آن‌چنان کم می‌کند که دیگر نمی‌توان به آنها تکیه کرد و سخن نقل‌شده را صادرشده از امام مهدی(ع) دانست:
احتمال دارد گوینده دروغ گفته باشد.
احتمال دارد گوینده که معصوم نیست، اشتباه کرده باشد.
احتمال دارد گوینده که در حس و حال مناجات بوده، صدایی را در توهم و خیال خود شنیده و گمان کرده از سوی امام مهدی(ع) است. 
احتمال دیگر که آیت‌الله جوادی آملی می‌دهد اشتباه فرد در شناخت است. به این معنا که او گمان می‌کند این شخصِ رسیده از غیب، امام مهدی(ع) است در حالی که اینگونه نیست و او فرستاده‌ای از سوی او یا بنده‌ای از بندگان خوب خداست که برای کمک یا ملاقات با او مأموریت یافته است (ر.ک: امام مهدی عج موجود موعود، ص 195). 

 

کوتاه سخن: این حجم از احتمالات، مانع از پیداشدن اطمینان به صدور این سخنان، از امام مهدی(ع) می‌شود. بر این پایه، سخنان نقل شده از دیدارهای رخ‌داده در دوران غیبت را نمی‌توان به عنوان روایت امام مهدی(ع) با اطمینان، به آن حضرت نسبت داد و حدیث آن امام دانست.

 

کانال تلگرام :