پیشگر

مقالات، واکاوی ها و دیدگاه های پژوهشی امید پیشگر

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت زینب (س)» ثبت شده است

داستان دروازۀ ساعات

سهل بن سعد نقل می‌کند: به سوى بیت المقدّس، روانه شدم و به شهرهاى‏ شام رفتم. در شهرى پُر آب و درخت دیدم که پارچه و پرده و دیبا آویخته‏‌اند و مردم، شاد و خوش‏حال اند و زنانى هم پیش آنان، دف و طبل می‌‏زنند. با خود گفتم: شاید شامیان، عیدى دارند که ما آن را نمی‌شناسیم. از آنها پرسیدم: آیا شما در شام، عیدى دارید که ما آن را نمی‌‏شناسیم؟!
گفتند: اى پیرمرد! غریبه‌ای!
گفتم: من سهل بن سعد هستم که پیامبر خدا (ص) را دیده‏ و از او حدیث شنیده‏‌ام.
گفتند: اى سهل! آیا تعجّب نمی‌‏کنى که آسمان، خون نمی‌‏بارد و زمین، ساکنانش را فرو نمی‌‏برد؟
پرسیدم: چرا این گونه شود؟
گفتند: این، سر حسین، از خاندان پیامبر خدا (ص) است که آن را از سرزمین عراق به شام، هدیه می‌‏برند و اکنون می‌رسد.
گفتم: شگفتا! سر حسین را به هدیه می‌‏برند و مردم، خوش‏حالى می‌‏کنند؟! 
پرسیدم: از کدام دروازه می‌‏آورند؟
مردم، به دروازه‌‏اى به نام دروازه ساعات، اشاره کردند. به سوى آن رفتم. آن‏جا بودم که پرچم‌‏هایى پى‌درپى آمد و اسب‌‏سوارى را دیدم که به دستش نیزۀ سرشکسته‏‌اى بود و سرى بر آن که چهره‌اش شبیه‌‏ترینِ چهره‌ها به پیامبر خدا (ص) بود و در پى آن، زنانى سوار بر شتران بدون جهاز وارد شدند.
به یکى از آنها نزدیک شدم و به او گفتم: تو کیستى؟
گفت: سکینه دختر حسین.
به او گفتم: من، سهل بن سعد هستم که جدّت را دیده و از او حدیث شنیده‌‏ام؛ کاری از دست من برمی‌آید بگو تا انجام دهم. 
گفت: اى سهل! به حامل سر بگو که سر را جلو ببرد تا مردم به دیدن او سرگرم شوند و به ما نگاه نکنند، که ما حرم پیامبر خدا هستیم.

 یا سَهلُ! قُل لِصاحِبِ الرَّأسِ أن یَتَقَدَّمَ بِالرَّأسِ أمامَنا، حَتّى یَشتَغِلَ النّاسُ بِالنَّظَرِ إلَیهِ فَلا یَنظُرونَ إلَینا، فَنَحنُ حَرَمُ رَسولِ اللّهِ.

سهل گفت: به حامل سر، نزدیک شدم و به او گفتم: کاری که می‌گویم انجام بده تا در عوض، چهارصد دینار به تو دهم.
پرسید: چه کاری؟
گفتم: سر را جلوتر از اهل حرم، حرکت بده.
او چنین کرد و من هم آنچه را وعده داده بودم، به او پرداختم.

مقتل الحسین (ع)، خوارزمی، ج2، ص60؛ بحار الأنوار، ج45، ص127

 

کانال تلگرام : 

۰ نظر
امید پیشگر

دربارۀ حضرت زینب سلام الله علیها

الف. داشته‌های ما دربارۀ حضرت زینب(س) 

داشته‌های پذیرفتنیِ ما دربارۀ حضرت زینب(س) به این گستردگی که برخی می‌پندارند و می‌گویند نیست. تاریخ ولادت و رحلت، چرایی وفات، محل دفن و برخی دیگر از آنچه که دربارۀ آن بانوی عظیم‌الشأن می‌گویند؛ یا گمان و احتمال است؛ چون مدرک معتبری ندارد و یا ساختگی است؛ چون هیچ مدرکی برای آنها در دست نیست؛ مانند نمونه‌های زیر:

 

1. امام حسین(ع) به زینب(س) فرمود: خواهرم مرا در نماز شب، فراموش نکن.
2. زینب(س) شب یازدهم یا در برخى منازلِ راه شام، نماز شبش را نشسته خواند.
3. زینب(س) هنگامى که به مدینه بازگشت، شوهرش، عبداللّه، او را نشناخت.
4. زینب(س) رو به جسد برادر گفت: «آیا تو پسر پدر  منى؟»  آن گاه گفت: «خداوند! این قربانى اندک را از ما بپذیر.»
5. زینب(س) سرش را به چوب مَحمل زد و اشعارى خواند که با این بیت، آغاز می‌شود: «اى هلالى که کامل نشد.»
6. زینب(س) در کودکى آرام نمی‌گرفت. قنداقۀ او را در دامن حسین(ع) گذاشتند و آرام شد. (برای دیدن این نمونه‌ها و بیشتر، بنگرید به  دانشنامه امام حسین(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج‏8، ص420 تا 430)

 

خاستگاه این سخنان نامعتبر، گاه کتابهای نامعتبری مانند «وفیات الأئمه» و «اخبار الزینبات» است و گاه سخنان ساختگیِ برخی گویندگان و نویسندگان.

 

در برابر این گفته‌های نامعتبر، گزارش‌هایی وجود دارد که از اعتبار قابل قبولی برخوردارند؛ مانند:

1. سخنرانى زینب(س) در میان کوفیان‏؛ أمالی شیخ مفید، ص321.
2. ماجرای رویارویی زینب(س) با ابن‌زیاد؛ الارشاد، 2/115.
3. گفت‌و‌گوی تند زینب(س) و یزید؛ الارشاد، 2/121.
4. سخنرانى زینب(س) در مجلس یزید؛ الملهوف، ص215.

 

ب. دربارۀ کتاب «اخبار الزینبات»

بخشی از اخباری که امروز دربارۀ حضرت زینب(س) گفته می‌شود تنها مدرکش، کتاب «اخبار الزینبات» است. 

کتاب، گزارشی است تاریخی از احوال حضرت زینب کبری(س) و معرفی اجمالی چندین تَن از زنان سادات و غیر سادات که نام آنها زینب می‏‌باشد. بعضی از این زنان، فرزندان پیامبر(ص) و بعضی از آنها جزء زنان پیامبر(ص) و برخی دیگر از آنها از فرزندان ائمه(ع) و بعضی دیگر از آنها از غیر هاشمیات‌‏اند. بیشترین مباحث کتاب، مربوط به حضرت زینب کبری، دختر حضرت علی (ع) و زندگی، وفات و مزار اوست.

کتاب اخبار الزینبات را به یحیی بن حسن عُبُیدلی (م 277ق) دانشمند شیعی، صاحب کتاب «نسب آل ابی طالب» (رجال نجاشی، ش1189) نسبت داده‌اند؛ اما این نسبت درست نیست. پژوهشگر ارجمند آقای سیدحسن فاطمی در مقالۀ «بررسی اعتبار کتاب اخبار الزینبات» ساختگی‌بودن این کتاب را نشان داده است.

 

ج. نقد خبری دربارۀ حضرت زینب(س)

اخبارِ نامعتبر را جز برای پژوهش و بررسی، نباید نقل کرد. مهم‌ترین دلیلِ آن از نظر بنده، برداشتهای نچسب و نادرست برخی، از این اخبار و بعد انتساب آن به دین است. اینجا تنها به یک مورد بسنده می‌کنم. دربارۀ حضرت زینب(س) گویند:

«هنگامى که می‌خواست به زیارت جدّش رسول خدا(ص) برود، شبانه از خانه بیرون می‌رفت در حالی‌که برادرش حسن(ع) در سمت راست و برادر دیگرش حسین(ع) در سمت چپ و پدرش امیرمؤمنان(ع) پیش رویش راه می‌رفتند و هنگامی که به مقصد نزدیک می‌شدند، امام على(ع) پیش افتاده و نور چراغ‌ها را کم می‌کرد. یک‌بار امام حسن(ع) چرایی این کار را از پدر پرسید؟ امام پاسخ داد: می‌ترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند.» (وفیات الائمة، 435، زینب الکبری، 22، تراجم أعلام النساء، 2/169، ...)

 

می‌گویم:
1. عُمرِ این خبر به صد سال هم نمی‌رسد؛ یعنی اثری از آن در منابع اولیه و ثانویه و حتی بیش از یک قرنِ گذشته دیده نمی‌شود.
2. خبر، فاقد سند است و جز «یحیی مازنی» نام دیگری در سند وجود ندارد.
3. محتوای خبر، عادی به نظر نمی‌رسد به ویژه آن که چنین روشی را در زندگی آن بانو و حتی حضرت فاطمه(س) نیز نمی‌‌بینیم. 

 

چه بسیار کسانی که با استناد به چُنین اخبارِ نامعتبر، بایدها و نبایدهایی را به نام دین، وارد زندگی مردم کرده به آنها توصیه می‌کنند برای دینداری بهتر باید اینگونه باشند.

 

کانال تلگرام : 

۱ نظر
امید پیشگر

دربارۀ سخنان منسوب به امام مهدی(ع)، برآمده از دیدارها

برخی از سخنان که به امام مهدی(ع) نسبت داده می‌شود و در شمارِ روایات مهدوی در می‌آیند سندشان تنها خود همان گوینده است که مدعی است در تشرّفی که برایش حاصل شده این سخن را از آن حضرت شنیده است و شاهد دیگری ندارد. برای نمونه:

 

آیت‌اللّه میرزااحمد سیبویه (د. 1384ش) از شیخ حسین سامرایى که از اهل منبر عراق بود، نقل می‌کند: در ایامى که در سامرا مشرف بودم؛ روز جمعه‌اى طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من کسی در آنجا نیست. حالى پیدا کردم و متوجه مقام صاحب الامر(ع) شدم. در آن حال، صدایى از پشت سر شنیدم که به فارسى فرمود: به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم دهند به حق عمه‏ام حضرت زینب(س) که فرج مرا نزدیک گرداند (ر.ک: شیفتگان حضرت مهدى (عج)، 1/251).

 

می‌گویم: احتمالاتی که دربارۀ این دیدارها و استنادها وجود دارد اعتماد و اطیمنان را به اصل و محتوای نقل‌شده آن‌چنان کم می‌کند که دیگر نمی‌توان به آنها تکیه کرد و سخن نقل‌شده را صادرشده از امام مهدی(ع) دانست:
احتمال دارد گوینده دروغ گفته باشد.
احتمال دارد گوینده که معصوم نیست، اشتباه کرده باشد.
احتمال دارد گوینده که در حس و حال مناجات بوده، صدایی را در توهم و خیال خود شنیده و گمان کرده از سوی امام مهدی(ع) است. 
احتمال دیگر که آیت‌الله جوادی آملی می‌دهد اشتباه فرد در شناخت است. به این معنا که او گمان می‌کند این شخصِ رسیده از غیب، امام مهدی(ع) است در حالی که اینگونه نیست و او فرستاده‌ای از سوی او یا بنده‌ای از بندگان خوب خداست که برای کمک یا ملاقات با او مأموریت یافته است (ر.ک: امام مهدی عج موجود موعود، ص 195). 

 

کوتاه سخن: این حجم از احتمالات، مانع از پیداشدن اطمینان به صدور این سخنان، از امام مهدی(ع) می‌شود. بر این پایه، سخنان نقل شده از دیدارهای رخ‌داده در دوران غیبت را نمی‌توان به عنوان روایت امام مهدی(ع) با اطمینان، به آن حضرت نسبت داد و حدیث آن امام دانست.

 

کانال تلگرام : 

۰ نظر
امید پیشگر