بسیارند مشتقانی که آرزو دارند هرچند برای لحظه‌ای روی آن امام عزیز را ببینند. در این باره می‌گویم: 
 

یک. اگر این شوق از سر کنجکاوی است، چندان اهمیت ندارد؛ اما اگر گمان می‌کنیم این دیدار نشان می‌دهد بیننده، انسانی خوب و مقرّب درگاه الهی است، سخت در اشتباهیم؛ زیرا گذشته از نبود دلیل برای این تصور، بسیار کسانی بودند که بارها در روز، پیشوایان معصوم(ع) را می‌دیدند؛ با آنها حرف می‌زدند؛ ولی اکنون طبق ادلۀ موجود، در جهنم، عذاب می‌شوند. تاریخ صدر اسلام پُر است از اینگونه افراد. 

 

دو. آنچه اهمیت دارد و از ارزش‌ها شمرده می‌شود پیروی از اهل‌بیت(ع) در باور و رفتار است تا آنجا که از آنها شویم. «مِنّا اهل‌البیت» شدن تنها ویژۀ سلمان (فخر ایرانیان) نبود (کافی، 1/401)، زبیر نیز به این مقام رسید؛ اما نتوانست آن را حفظ کند (نهج‌البلاغه، حکمت 453). تنها راهِ رسیدن به این مقام والا و بسیار ارزشمند که برای همگان نیز مقدور هست، پیروی از ایشان است. امام حسین(ع) در روایتی ذیل آیۀ 36 سورۀ ابراهیم(ع) به این معنا تصریح می‌کند (کافی، 8/244).

 

کوتاه سخن: به‌جای این در و آن در زدن برای دیدار با حضرت که گاه سر از دام شیادان درمی‌آورد افزون بر امید به دیدار، شبانه روز تلاش کنیم با آموزه‌های قرآن و اهل‌بیت(ع) آشنا شویم و بر اساس آنها زندگی کنیم. این آن چیزی است که از ما خواسته‌اند و پاداش آن را هم رسیدن به مقام «منا اهل‌البیت» گفته‌اند؛ چه می‌خواهد دیداری رخ دهد مانند سلمان فارسی و چه رخ ندهد مانند اویس قرن. 

 

آیت‌الله جوادی آملی در این باره می‌نویسد:
«بسیاری کسان نبی اعظم اسلام(ص) یا وجود گرامی علی‌بن‌ابی‌طالب یا معصومان دیگر(علیهم‌السلام) را حتی گاه چند معصوم را دیدند و کلامشان را شنیدند؛ اما هیچ بهره‌ای نبردند. بهتر آن است که انسان، مشهود نظرۀ رحیمیۀ معصوم باشد تا تنها شاهد چهرۀ او؛ چرا که نگاه یکسویه‌ای که نظر شریف آنان را جلب و جذب نسازد، اثری نخواهد داشت (امام مهدی (عج) موجود موعود، ص 174).

 

کانال تلگرام :