کلیپ دختران بهشت زهرا را دیدم. از سازنده آن بسیار بسیار سپاسگزارم.


این دختران خوب ایمانی، که از پاسخ‌های خود شرمنده شدند؛ بی‌تقصیرند. مقصر آن گویندگان و نویسندگانی هستند که شهدا را درست به شما نشناساندند. همانهایی که شهید را فرشته‌ای معرفی می‌کنند که پیوسته قرآن می‌خواند و نماز شبِ چند ساعته‌اش ترک نمی‌شد و سجاده‌اش همیشه از اشک، تر بود و لابد خوراک و پوشاکش هم با رایحه‌ای دل‌انگیز از عطر بهشت، از آنجا می‌آمد. 
و چون زندگی شهید بلباسی به روایت همسرش، با این تعریف و تصور ساختگی نمی‌خواند سانسور می‌شود. 


در حالی که شهدا را ما دیدیم از نزدیک هم دیدیم با آنها زندگی کردیم آنها هم مثل بقیه آدم‌ها بودند با این ویژگی که بیشتر آنها اهل حق‌کشی نبودند؛ درد مظلومان، درد را درد خود می‌دانستند، اشک یتیم و زن بی‌پناهی را تاب نمی‌آوردند و در خدمت به محرومان و دستگیری از نیازمندان، شب و روز نداشتند. اهل حلال‌خوری بودند هرچند با دست‌فروشی باشد و از حرام‌خوری با یقۀ سفید نفرت داشتند. چرا اینها را به جوانها نمی‌گویید؟ چرا شهدا را اینگونه معرفی نمی‌کنید؟ شهیدی که در ذهن جوان و نوجوان امروز هست همان است که در ذهن دختران بهشت زهرا می‌بینیم؛ تصویری در چارچوبی ساختگی که باعث شرمندگی و پشیمانی می‌شود.

 

بیفزایم:
دربارۀ ولایت فقیه، هم داستان همین است.
دربارۀ اهل‌بیت(ع) داستان همین است.
دربارۀ زیارت و اربعین و پیاده روی، داستان همین است.
دربارۀ حجاب، داستان همین است.
دربارۀ حکومت اسلامی داستان همین است.
دربارۀ سبک زندگی اسلامی داستان همین است.
اینها برخی از موضوعاتی است که روی آن کارکرده‌ام و در اینجا نوشته‌ام و به مناسبت درباره‌اش سخن رانده‌ام.

 

پرسش این است که این چارچوب‌ها را چه کسانی می‌سازند و منادیان آن، چه کسانی هستند و چرا این چارچوب‌ها به نقد کشیده نمی‌شود؟ تا جوانان ما سرخورده از باورهایشان نشوند؟

 

در نقد این چارچوب‌های ساختگی لب‌تری کنی سیل فحش و تهمت از سوی همین مدافعان ارزش‌ها به سویت سرازیر می‌شود. دیده‌ام که می‌گویم.

 

کانال تلگرام :