کسی که میداند ساعت 10 نمیتواند در جلسه حاضر شود و بگوید میآیم؛ دروغ گفته است و وقتی رأس ساعت 10 نیامد بدعهدی (بدقولی) هم کرده است.
تعمیرکاری که یقین دارد وسیلهای که تحویل گرفته است فردا ساعت 2 بعدازظهر آماده نمیشود و بگوید فردا حاضر است؛ دروغ گفته است و فردا اگر مشتری رأس ساعت آمد و آماده نبود بدقولی هم کرده است.
و هزاران نمونۀ دیگر.
بدتر از این وقتی است که فرد تلاش میکند اولین دروغ و بدقولی خود را با دروغ و بدقولی دوم و بعد سوم و چهارم جبران کند.
گمان نمیکنم برای اثباتِ بدیِ دروغ و زشتی بدقولی نیاز به خواندن آیه و ذکر روایتی باشد.
سؤال این است: که چرا «خلاف اخلاق»هایی این چنین روشن و ابتدایی، بین ما رواج دارد؟ تا جایی که رعایت آن شده است غیرعادی.
اینکه مردم از خوشقولی کسی به عظمت و با شگفتی یاد کرده و او را مکرر تحسین میکنند نشان از رواج ضدفرهنگی بهنامِ دروغ و بدعهدی، بین ما دارد.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.