کسی که در اختلاف میان امام علی(ع) و دیگرانی مانند: ابوبکر، عمر، عثمان، عایشه و معاویه، بر این باور است که باید به حرف علی(ع) گوش داد و از او پیروی کرد و برگزیدن را تا امام مهدی(ع) پیش میبرد یعنی در اختلاف میان امام صادق(ع) و ابوحنیفه، بر این باور است که حق با امام صادق(ع) است؛ بیهیچ گفتگو او شیعه است؛ چون ملاک شیعهبودن را که همین است او دارد؛ ولی باید دانست که این نخستین پلۀ نردبان کمال و سعادت است و باید تلاش کرد خود را به قله رساند. قله کجاست؟ در روایاتی که شیخ صدوق(ره) در کتاب صفات الشیعة آورده است؛ ویژگی شیعیانی که به آن قله رسیدهاند آمده است.
باید دانست که روایات یادشده در این کتاب، هرگز نمیخواهند بگویند کسی که به قله نرسیده، شیعه نیست؛ بلکه گویای این حقیقتاند: شیعۀ کمالیافته و مورد انتظار ما، چنین ویژگیهایی دارد؛ بنابراین هر کس که گام در پله نخست گذارده است و مفتخر به عنوان شیعه، شده است تلاش کند خود را به کمال بالاتر برساند.
مستندات این سخن
الف. ملاک شیعهبودن یا نخستین گام برای شیعهشدن
1. شیعه کسی است که به رهبرى امت از سوى على(ع) پس از پیامبر(ص) معتقد باشد و اینکه او جانشین پیامبر در همۀ امورى است که به او مربوط است، جز پیامبرى و نزول وحى (سیمای عقاید شیعه، سبحانی، ص23). برای شیعه در این کاربرد، معناهای دیگری هم گفتهاند (بنگرید به مقالۀ شیعه و تشیع؛ مفهومشناسی، ماهیت و خاستگاه، علی آقانوری).
2. أبانبنتَغلِب که نزد امامان باقر و صادق علیهماالسلام از جایگاه علمی و معنوی بس ممتاز برخوردار است؛ در تعریف شیعه گفته است:
الشیعة الذین إذا اختلف الناس عن رسول الله(ص) أخذوا بقول علیّ(ع) و إذا اختلف الناس عن علیّ أخذوا بقول جعفربنمحمد(ع)؛ شیعیان کسانی هستند که در اختلاف پس از رسول خدا(ص) پیرو گفتههای علی(ع) هستند و در اختلاف پس از امام سجاد(ع) پیرو گفتههای امام باقر(ع) اند. (رجال نجاشی، ص12)
3. بنگرید به روایت امام علی(ع) در کافی، ج2، ص414، ح1 و نیز روایت امام صادق(ع) در معانی الأخبار، ص393، ح41.
ب. کمال شیعهگری یا شیعۀ مورد انتظار
کتاب صفات الشیعه، سرشار از روایاتی است که ویژگیهای چنین شیعهای را بیان کرده است, برای نمونه: امام صادق(ع) فرمود: وَ اللَّهِ مَا شِیعَةُ عَلِیٍّ(ص) إِلَّا مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ عَمِلَ لِخَالِقِهِ وَ رَجَا ثَوَابَهُ وَ خَافَ عِقَابَهُ؛ به خدا سوگند، تنها کسی شیعه على(ع) است که شکم و شرمگاهش را از حرام نگه دارد و تنها براى رضای خدا کار کند و به پاداش او امیدوار باشد و از کیفرش بهراسد. (صفات الشیعة، ص7). این نه یعنی اگر کسی به پیروی امام علی(ع) باور داشت؛ ولی از عقاب الهی ترسان نبود؛ شیعه نیست! او شیعه است؛ ولی هنوز به این کمال نرسیده است و البته باید تلاش کند که برسد.
گفتنی است: بیرونکردن افرادی که به پیروی امامان دوازدهگانه باور دارند از دایرۀ شیعهگری، با استناد به روایت صفات الشیعه، کاری نادرست با پیامدهای ناگوار است. سوگمندانه کم نیستند کسانی که این دو را بهم آمیخته؛ روایات «شیعۀ در رفتار» را میخوانند و به مردم میگویند شما «شیعۀ در باور» نیستید.
ج. مراتب و درجات شیعهبودن
همۀ کسانی که آن باور اولیه نسبت به دوازده امام معصوم(ع) دارند شیعه هستند؛ هرچند نسبت به درجهای از کمال که در آن قرار دارند با یکدیگر تفاوت دارند. این را میتوان در مانند روایت زیر که مَقسم آن شیعه است به روشنی دید:
امام صادق(ع) فرمود: الشِّیعَةُ ثَلَاثٌ مُحِبٌّ وَادٌّ فَهُوَ مِنَّا وَ مُتَزَیِّنٌ بِنَا وَ نَحْنُ زَیْنٌ لِمَنْ تَزَیَّنَ بِنَا وَ مُسْتَأْکِلٌ بِنَا النَّاسَ وَ مَنِ اسْتَأْکَلَ بِنَا افْتَقَرَ (خصال، ص103، ح61)؛ شیعیان سه گروهاند: [1.] آن که دوستدار ماست و به ما مِهر میورزد. چنین کسى از ماست؛ [2.] آن که با ما خود را میآراید و ما موجب زیبایىِ کسى هستیم که خود را با ما بیاراید؛ و [3.] آن که با نام ما، مال مردم را میستاند و هر که با نام ما، مال مردم را بستاند، تهیدست خواهد شد.
همانگونه که پیداست؛ در این روایت، همۀ این افراد که بیتردید بخشی از آنها؛ ویژگیهای یادشده در صفات الشیعة را ندارند؛ از سوی امام معصوم(ع)، شیعه خوانده شدهاند.
کوتاه سخن: شیعهبودن حقیقتی است که با یک باور آغاز میشود و تا رسیدن به مراتب و درجات بالا امتداد دارد. بنابراین نباید کسی را به دلیل نبودن در مراتب بالاتر از دایرۀ شیعیان بیرون راند. این دقیقاً همان کاری است که از ما خواستهاند. امام صادق(ع) در روایتی، شیعیانِ با درجه بالاتر را از اینکه شیعیانِ با درجۀ پایینتر را بیایمان و بیرون از شیعهبودن بخوانند به شدت نهی کرده است (بنگرید به خصال، ج2، ص448، ح49).