برای جشن نوروز 1403 در کنار آرامگاه فردوسی و حافظ

 

به‌واقع دیدن این اندازه از ناآگاهی در میان هم‌میهنان ایرانی، بسیار ناراحت‌کننده است. برای نکوداشت آیین باستانی نوروز، در کنار قبر دو نامدار سپهر ادب، فردوسی و حافظ گرد آمده‌اند تا آریایی‌بودن خود را فریاد کنند و به مسئولان کشور بفهمانند که نمی‌خواهند به رسم عرب‌‌ها زندگی کنند. حرفی نیست؛ جز چند گفتنی:

1. نیک می‌دانیم و می‌دانید سخن در تقابل میان آریایی و عرب نیست؛ اصل حرف، گرفتن جبهه در برابر اسلام و نمادهای اسلامی است و حال آن که اگر ایرانی باشید و کمی و فقط کمی، اهل خواندن کتابهای منبع، خوب می‌دانید که از دهها نسل پیش از شما تا به امروز، نیاکان شما هیچگاه ایران را جدا از اسلام نمی‌دانستند. این یعنی: هر کس بر این تقابل، پا فشارد اصالت ایرانی خود را منکر است.

 

2. کسی به شما نگفته است: چرا به حافظ، حافظ می‌گویند؟ عرض می‌کنم: چون در غزل 94 همان دیوان که سر سفره هفت‌سین گذاشته‌اید نوشته است:
عشقت رِسَد به فریاد، ار خود بسانِ حافظ
قرآن ز بَر بخوانی، در چاردَه روایت
نامش نیز محمد بوده است؛ برگرفته از نام پیامبر(ص).

 

3. نگفته است: جناب حکیم فردوسی، نامش ابوالقاسم، برگرفته از کنیۀ پیامبر(ص) است و در شاهنامه نوشته است:
منم بندهٔ اهل بیت نبی
ستایندهٔ خاک پای وصی 

 

4. نگفته است: نام رضا شاه، برگرفته از نام امام هشتم است و پسرش، محمدرضا دو نام، یکی از پیامبر و دیگری از امام دارد.

 

5. نگفته است: محمدرضا در مصر در یکی از کهن‌ترین کشورهای عربی دفن است. آن هم درون یک مسجد. سنگ قبرش هم مزین به آیات قرآن است و روز دفن، ملکه اصرار داشت که شاه با آداب اسلامی شیعی دفن شود(1).

هم‌وطن! خودت باش! کتاب بخوان! اجازه نده دیگران با دهان تو حرف ضدایرانی بزنند.

حقیقت این است: آنان که در دهان تو شعار آریاییِ عرب‌ستیزی را می‌گذارند؛ همان‌ها به دیگری پرچم تُرکی و به سومی، پرچم کُردی می‌دهند و عربیت چهارمی را هم تحریک می‌کنند تا ایران بزرگ را به دست خود ما تکه تکه کنند تا راحت‌تر بتوانند آن را ببلعند.

 

به امید ایرانی آباد و آگاه؛ پُرتوان و با ایمان

 

کانال تلگرام :