سوال این است که بدن انسان در قیامت کدام بدن است؛ همین بدن یا بدنی مثل این بدن؛ اما متناسب با آن عالَم؟
در مقطع کارشناسی ارشد، استاد رسول رضوی با تکیه بر آیات و روایات معتقد به نظر اول بود؛ من نیز با آیات و روایات، معتقد به نظر دوم. در مقطع دکتری بار دیگر داستان تکرار شد استاد علی اکبر بابایی معتقد به این بدن بود و دلایل بنده مبنی بر مثلیت بدن را نپذیرفت. هر دو بحث، گفتگوی علمی با برکتی بودند که از آن بهره بردم؛ هرچند طرفین به نظر خود باقی ماندند.
امروز به یاد روایتی افتادم که پیش از این دیده بودم؛ اما چرا در دو بحث یاد شده مطرح نکردم نمی دانم. بر اساس این روایت، بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارند:
اباصلت از امام رضا ع می پرسد: آیا الآن بهشت و جهنم خلق شده اند؟
امام ع: بله؛ پیامبر خدا ص هم که به معراج رفتند؛ هم وارد بهشت شدند و هم جهنم را دیدند.
اباصلت: برخی می گویند بهشت و جهنم هنوز خلق نشده اند (الآن وجود ندارند).
امام ع: نه؛ کسانی که باورشان این است نه آنها از ما هستند و نه ما از آنها. کسی که منکر خَلق (وجود کنونی) بهشت و جهنم شود پیامبر ص و ما را تکذیب کرده است و در مسیر ولایت ما نیست و در جهنم جاودانه خواهد شد (عیون اخبار الرضا ع 1/166، التوحید 188، امالی صدوق 461)
چگونگی دلالت این روایت بر مثلیت بدن در قیامت:
1. بهشت و جهنم هم اکنون وجود دارند.
2. بهشت و جهنم چیزی جدا از عمل عاملان در دنیا نیست (آیاتی مانند اعراف:147 و سبأ:33)؛ پس الان بهشتیان در بهشت و دوزخیان در جهنم حضور دارند (روایات معراج که شواهد پیامبر ص از دیدار آنهاست دلیل دیگری بر این مدعاست).
3. بهشتیان و جهنمیان با کدام بدن در آنجا هستند؟ با همین بدن دنیایی؟ یا با بدنی مثالی و متناسب با آن دنیا؟
4. همه قبول دارند که از آدم ع تا آخرین بشری که از دنیا رفته است بدنش در همین کرۀ خاکی قراردارد و هیچ ذره ای به عالم دیگر منتقل نشده است. (معتقدین به حضور این بدن در قیامت، منتظر بعث این بدن از قبور هستند و مخالفان، آن را هضم شده در این دنیا می دانند برای همیشه.)
5. پس بدنی که در آنجاست و در بهشت متنعم یا در جهنم معذب است بدنی غیر این بدن است.
تند تند مطلب میگذارید ظاهرا وقتتان بازتر شده
مطلب جالبی است اگرچه دغدغه ی فلسفی من نبوده است شاید به خاطر اینکه به اهمیت آن واقف نیستم
با این وجود نسبت به دلالت روایت بر مطلبی که نوشتید سوالاتی دارم
اول اینکه اگر قبول کنیم مقام الاثبات تابع لمقام الثبوت و شما بهشت را حاضر فرض کنید فلذا بهشت که مقام ثبوت است باید منشاء رفتار ما باشد نه رفتار ما منشاء بهشت. و اگر اعمال ما مقام ثبوت است برای بهشت معنا ندارد که قبل از وقوع عمل بهشتی موجود باشد
ثانیا بین موجود بودن و برپا بودن بهشت و اینکه بدن عامل باید غیر از همین بدن باشد تلازمی نیست و اصلا روایت از این ناحیه ساکت است و فقط در مقام بیان موجود بودن و ساخته شدن بهشت بر اساس اعمال است
مطالب 3 تا 5 هم به نظر نمی رسد دلالت روایت باشد
مطلب 3 که سوال مطرح شده است
4 ادعایی است که بر رد و اثبات آن دلیلی نیست.
فلذا به نظر می رسد لااقل اثبات این مدعا توسط چنین دست روایاتی ممکن نباشد
دعا کنید ما رو