پیشگر

مقالات، واکاوی ها و دیدگاه های پژوهشی امید پیشگر

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام سجاد (ع)» ثبت شده است

چرایی فراوانی یادکرد امام حسین(ع) از حضرت یحیی(ع)

امام سجاد(ع) فرمود: هنگامی که از مکه راهی کوفه شدیم؛ امام حسین(ع) پیوسته از یحیی‌بن‌ذکریا و شهادتش یاد می‌کرد. 
خَرَجنا مَعَ الحُسَینِ(ع) فَما نَزَلَ مَنزِلًا و لَا ارتَحَلَ مِنهُ إلّا ذَکَرَ یَحیَى بنَ زَکَرِیّا و قَتلَه‏ (الارشاد، ج2، ص132).

 

ولی چرا؟

این برای شباهتی است که میان آن دو هست. امام صادق(ع) دربارۀ امام حسین(ع) فرمود:
 او، سَرور جوانان شهید و سَرور جوانان بهشتى و شبیه یحیى بن زکریّاست و آسمان و زمین، بر هر دو، گریسته‌‏اند.
 فَإِنَّه‏ سَیِّدُ شَبَابِ الشُّهَدَاءِ، وَ سَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ شَبِیهُ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا، وَ عَلَیْهِمَا بَکَتِ السَّمَاءُ وَ الْأَرْض‏ (قُرب الإسناد، ص99).

 

یحیی(ع) کیست؟
او فرزند حضرت زکریا(ع) است که خدا او را در کهنسالی به وی داد (آل‌عمران:38تا40) نام او را هم خدا گذاشت (مریم:7).
از منابع اسلامى و منابع مسیحى استفاده می‌‏شود که یحیى، پسر خاله عیسى بوده است (تفسیر نمونه، ج13، ص20).
او در کودکی به مقام نبوت رسید (مریم:12)؛ البته او صاحب شریعت و کتابی جداگانه نبود و همان کتاب تورات را تبلیغ می‌کرد (تفسیر نمونه، ج13، ص23).

 

شهادت یحیى‏
غالب مورخان مسلمان، و همچنین منابع معروف مسیحى جریان شهادت او را چنین نقل کرده‌‏اند:
هرودیس، پادشاه هوسباز فلسطین، عاشق هیرودیا دختر برادر خود شد؛ برای همین تصمیم به ازدواج با او گرفت! این خبر به یحیای پیامبر رسید، او با این ازدواج نامشروع و حرام مخالفت کرد.
سر و صداى این مساله در تمام شهر پیچید و به گوش آن دختر رسید، او که یحیى را بزرگترین مانع راه خویش می‌‏دید تصمیم گرفت در یک فرصت او را از سر راه بردارد. 
به دلباختۀ خود گفت: من هیچ چیز جز سر یحیى را از تو نمی‌‏خواهم! هیرودیس که دیوانه‌‏وار به آن زن عشق می‌‏ورزید بی‌توجه به عاقبت این کار، تسلیم شد و چیزى نگذشت که سر یحیى را نزد آن زن بدکار حاضر ساختند؛ ولی عواقب دردناک این عمل، سرانجام دامان او را گرفت (تفسیر نمونه ج13، ص29تا30).

 

امام حسین(ع) می‌‏فرمود:
از نشانه‌‏هاى‏ پستى دنیا نزد خدا، این است که سرِ یحیى بن زکریا علیه السلام را براى زنى بدکاره از بدکاره‌های بنى اسرائیل، هدیه بردند.
مِن هَوانِ الدُّنیا عَلَى اللّهِ أنَّ رَأسَ یَحیَى بنِ زَکَرِیّا علیه السلام اهدِیَ إلى بَغِیٍّ مِن بَغایا بَنی إسرائیلَ (الارشاد، ج2، ص132). 

 

این اسناد نشان می‌دهد چرایی یادکرد امام حسین(ع) از حضرت یحیی و شهادت او برای توجه‌دادن به این نکته است که دنیاپرستان، او را نیز مانند یحیی، برای رسیدن به دنیای پَست و حرام؛ ناجوانمردانه به شهادت خواهند رساند.


در کتاب کامل‌الزیارات فصلی با این عنوان وجود دارد: بُکاء السماء و الأرض على قَتل الحسین(‏ع) و یحیى بن زکریا(ع)؛ یکی از روایاتش این است:


امام صادق(ع) فرمود: قاتل یحیی و قاتل حسین(ع)، از راه نامشروع به دنیا آمده بودند.
کَانَ قَاتِلُ یَحْیَى بْنِ زَکَرِیَّا وَلَدَ زِنًا وَ قَاتِلُ الْحُسَیْنِ ع وَلَدَ زِناً (ص77)

 

کانال تلگرام : 

۱ نظر
امید پیشگر

چه نیازی به ماجرای غدیر بود؟

گرچه پیامبر پیشین، خبر از آمدن پیامبر پسین می‌دهد و ویژگی‌های او را به روشنی برای آیندگان بیان می‌کند (بقره:146)؛ ولی سند پیامبری یک نفر، معجزه‌ای است که نشان می‌دهد و به این ترتیب ثابت می‌کند که او یک پیامبر واقعی است (تجرید الاعتقاد، ص214)؛ ولی امام، راه شناختش از راه نَصّ است؛ یعنی پیامبر(ص) که راستی خودش با معجزه ثابت شده است می‌گوید که خدا برای پس از او، چه کسی را برای هدایت مردم، منصوب کرده است. برای همین نیاز بود تا مردم در جایی مانند غدیر خم، گرد هم بیایند تا پیامبر(ص) حکم خدا را در این باره به آنها ابلاغ کند.
امامان بعدی، یا به نص نبوی یا به نص امامی که راستی خودش با نص، ثابت شده است؛ شناخته می‌شوند. کرامت و کارهای شگفت‌آور، هیچکدام راه شناخت امام نیستند. این که برخی برای اثبات راستی و درستی یک امام، به کرامات و کارهای شگفت‌آور او (با فرض معتبربودن روایتش) استناد می‌کنند؛ راه درستی نیست.
برای همین است که مرحوم کلینی در کتاب گران‌سنگ کافی، برای اثبات امامت هر یک از امامان دوازده‌گانه، فصلی دارد که با این واژگان آغاز می‌شود: بابُ الإِشارةِ و النَّص، که در هر فصل، سخنی را که پیامبر یا امام پیشین مبنی بر امامت آن امام، گفته، آورده است. عنوان نخستین فصل این است: بابُ الإِشارةِ و النَّصِّ علَى أمیرِ المؤمنِینَ علیه‌السلام (کافی، ج1، ص292) که به همین شکل تا امام دوازدهم ادامه دارد.

 

 

شناخت امام، تنها از راه نَصّ ممکن است

لازمۀ امامت؛ یعنی نشستن بر مَسند هدایت مردم و تولیت دین، همانگونه که پیامبر(ص) بود، داشتن عصمت است؛ یعنی در امان‌بودن از هرگونه نادرستی در کار هدایت مردم، و چون این ویژگی (عصمت) چیزی نیست که با چشم دیده شود و یا با دقت عقلی کشف گردد؛ پس به ناچار باید امام را از راه نص؛ یعنی سخنی روشن به مردم شناساند. این کار را خدا در غدیر برای امام علی(ع) و به واسطۀ پیامبر(ص) و امام علی(ع) و به همین ترتیب برای امامان بعدی به روشنی انجام داد.

 

امام سجاد(ع) فرمود:
 امامِ باید معصوم باشد و عصمت چیزی نیست که در ظاهر فرد باشد تا مردم بتوانند با آن، او را بشناسند. از این رو، باید معصوم، با کلامی روشن به مردم شناسانده شود.
پرسیدند: یابن رسول اللَّه! معناى معصوم چیست؟ حضرت فرمود: معصوم کسى است که با چسبیدن به ریسمان الهی از هرگونه نادرستی در کار هدایت مردم در امان است. ریسمان الهی، همان قرآن است و این دو (امام و قرآن) تا روز قیامت از هم جدا نخواهند شد. امام به سوى‏ قرآن رهنمون می‌‏شود و قرآن به سوى امام. 

 الْإِمَامُ مِنَّا لَا یَکُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَیْسَتِ الْعِصْمَةُ فِی ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَیُعْرَفَ بِهَا وَ لِذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً فَقِیلَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى الْمَعْصُومِ فَقَالَ هُوَ الْمُعْتَصِمُ بِحَبْلِ اللَّهِ وَ حَبْلُ اللَّهِ هُوَ الْقُرْآنُ لَا یَفْتَرِقَانِ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ الْإِمَامُ یَهْدِی إِلَى الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ یَهْدِی إِلَى الْإِمَام‏ (معانی الأخبار، ص132).

 

گفتنی است: 
1. ضعف سندی این روایت با حمایت پُرتوان حدیث متواتر ثَقَلین از محتوای آن، نادیده گرفته شده، حکم به اعتبار این روایت می‌شود.
2. از این روایت دانسته می‌شود، امام معصوم، برخلاف باور برخی، ظاهری ویژه و ممتاز از مردم ندارد.

 

کانال تلگرام : 

 

۰ نظر
امید پیشگر