امروز و در جمع های مذهبی شاهد ظهور نوعی سکولاریسم هستم که در نوع خود قابل توجه است. اینها برای آنکه ثابت کنند سیاست از دین جدا نیست ضمن توبیخ کسانی که اشارتی به سیاست ندارند و فقط معارف غیر سیاسی دین را محور بحث قرار می دهند در اقدامی فراگیر وارد عرصه سیاست شده و عملا از آن ور بوم افتاده اند.

در این جمع ها، منبر، مداحی، نشست و هر آنچه شما تصور کنید سیاسی است و عملاً هیچ موضوعی دیده نمی شود مگر آنکه رنگ و بوی سیاسی دارد؛ حتی یک مسأله شرعی. در گروهی هم که تشکیل داده اند چیزی جز حمله به عده ای و دفاع از عدۀ دیگر، رد و بدل نمی شود.

این کار، همان جدا کردن دین از سیاست است که در آن به سیاست می چسبند و عملا کاری به دین ندارند. با این فرق که این سکولارهای نوین، چون خود را دیندار و معتقد می دانند این رفتارشان را پیوند سیاست با دین می نامند؛ اما دیگران را که رفتاری مشابه دارند سکولارهای ضد دین می خوانند. للعجب

این گروه، یحتمل کار فرهنگی (احکام و اخلاق و عقاید و دیگر معارف دین) را به فرد یا زمان دیگری محول کرده اند و شاید نیازی به فعالیت در این عرصه نمی بینند. 

جالب اینکه همین گروه بیش از بقیه از وضعیت فرهنگی جامعه که خود مسئول ساماندهی حداقل بخشی از آن هستند شکوه دارند.

بیچاره مردمی که بچه هایشان را به امید رشد فرهنگی در احکام، عقاید و اخلاق به دست این مساجد، کانون ها و هیئت ها می سپارند.


کانال تلگرام :