یحیی، قاضی القضات مأمون یعنی دانشمند تراز اول زمان خویش است. او در گفت وگویی علمی روایاتی در فضایل ابوبکر و عمر خوانده نظر امام جواد(ع) را جویا می شود.

معمول مناظرات مذهبی به ویژه با محوریت خلفا، شدت طرفِ شیعی در بیان و پافشاری طرف دیگر در دفاع از حقانیت آن دو است؛ اما آنچه از امام جواد(ع) و یحیی گزارش شده چیز دیگری است.

در این مناظره هیچ حمله و تندی از این سو و هیچ توجیه و فرار از پذیرش از سوی دیگر دیده نمی شود.

امام جواد(ع) وقتی روایت یحیی در فضیلت ابوبکر را می شنود سخن خود را با این جمله آغاز می کند:

 لست بمنکر فضل أبی بکر؛ من منکر فضل ابوبکر نیستم.

این یعنی احترام به آراء و عقاید طرف مقابل.

سپس با استناد به ادلۀ عقلی و نقلی معتبر و مقبولِ طرف، او را ناگزیر به پذیرش بطلان آن روایات می کند.


برای نمونه:


یحیی پرسید، روایت شده است که جبرئیل به حضور پیامبر(ص) رسید و گفت: یا محمّد! خداوند به شما سلام می‎ رساند و می ‎فرماید: «من از ابوبکر راضی هستم، از او بپرس که آیا او هم از من راضی است؟


امام (ع) پاسخ داد: این روایت با کتاب خدا سازگار نیست؛ زیرا خداوند فرموده است: «ما انسان را آفریدیم و می‎ دانیم در دلش چه چیز می‎گذرد و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم. (ق/16)

آیا خشنودی و ناخشنودی ابوبکر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟! آیا عقلاً این روایت قابل قبول است؟ (احتجاج،2/246)


احترام به فکر و شخصیت طرف مقابل، خوب شنیدن، منصفانه و محترمانه نقد کردن، ادب گفت وگوی علمی است که در مناظرات امام جوا(ع) دیده می شود. این درسی است بزرگ که باید به آن تأسی کرد؛ درسی با این عنوان: «حاکمیت اخلاق بر هر گفت وگو و هر مناظره ای»



کانال تلگرام :