1. هر آنچه را که شنیدیم یا خواندیم اگر از یک صاحبْ نظر بود بگوئیم: این نظری است که درست بودنش ممکن است و برای آن صاحبْ نظر و مقلدینش معتبر (هذا نظرٌ ممکنٌ معتبرٌ له و لمقلدیه) و اگر از غیر صاحبْ نظر بود اینقدر بدانیم که هیچ اعتباری ندارد (لا اعتبارَ له). 

فقط اگر این فرد با حرفهای بی اعتبار خود، معرکه گرفت و داعیه دار هدایت خلق شد آنگاه بر صاحبان نظر لازم است تا او را رسوا کنند.

2. اگر صاحبْ نظری بر خلاف همتای خود، نظری داشت تلاش کند نظر خود را مستدل و منطقی اثبات کرده اظهار نماید و اگر نیاز مُبرم دید، در گوشه و کنار سخنش، آن نظر را منصفانه و محترمانه نقد کند.

3. در غیر مستقلات عقل و مسلمات نقل همیشه این احتمال را بدهیم که یافته ای متقن تر از راه برسد و داشتۀ ما را که به آن یقین داریم و برای ما محترم و معتبر است رشته کند؛برای همین تعصب ورزیدن به دستاوردهای علمی به این معنا که یافت من، وحی مُنزل است و یافت تو، باطل محض سودی جز عتیقه شدن ندارد.

جز مستقلات عقل و مسلمات نقل کدام موضوع را سراغ دارید که در آن اختلاف نظر نباشد؟ یا دستخوش تغییر نظر نشده باشد؟ از اصلی مانند «خداباوری» گرفته تا فرعی مثل «حکم نماز جمعه در عصر غیبت».

4. دفاع عالمانه از یک نظر علمی و باور منطقی نامش تعصب بی جا نیست؛ البته تا جایی که دلیل آن را همراهی کند.

5. آنچه برای جامعۀ حوزوی مفید است و لازم، حل مسائل، پاسخ به پرسش ها، گشودن گره ها و در نهایت ارائۀ دینی کارآمد برای هر زمان و مکان است؛ نه اتلاف عمر در ردّ این و انکار آن و تکفیر یکدیگر.

و این اختصاصی به حوزۀ امامیه ندارد.


کانال تلگرام :