این حرف درست است که برای هر کاری، نیازی نیست آیه یا روایتی داشته باشیم تا حکم به جوازش کنیم. اگر دین (عقل و نقل) به شکل جزئی یا کلی آن را تأیید کرد و یا مخالفتی با دین نداشت، انجام آن روا خواهد بود.

اما در مورد کارهایی که به شکل خاص، دینی شمرده می شوند چطور؟ آیا می توان در مورد کارهایی که عموم مردم آن را مستند به نقلی از دین می دانند نیز همان حرف درست را تکرارکرد و به صِرف عدم مخالفت، مهر تأیید بر آن زد؟


رفتارهای دینی رایج در جامعه اسلامی را می توان سه دسته کرد:

1ـ دستور خاصی در دین دارند. 2ـ تحت یکی از عمومات قرار می گیرند. 3ـ هیچ ربطی به دین ندارند.


این سه، واکنش متناسب علمای ناشر و حافظ دین را طلب می کند؛ یعنی به ترتیب:

1ـ مستند معتبر آن را بیابند و درصورت نیاز ارائه کنند؛ مانند حد حجاب اسلامی 2ـ مردم را آگاه کنند که این کار در نهایت، تحت یکی از عمومات است و خود، دستور خاصی ندارد؛ مانند خواندن دعای جوشن کبیر در شبهای قدر 3ـ مردم را آگاه کنند که این کار ربطی به دین ندارد؛ مانند رفتن به مسجد جمکران در «شبهای چهارشنبه» یا تعویذاتی که با خصوط عجیب و غریب نوشته می شود و به نام دعا مشهور است.


اگر این اقدام لازم صورت نگیرد، ذوقیات و علاقه مندی های فرد یا گروهی، کم کم رنگ دینی به خود گرفته جزء لاینفک اعمال و عقاید مردم می شود. 

کمرنگ شدن اصل دین، به حاشیه رفتن آن، حجیم و سنگین شدن و در نتیجه هنگ کردن عمل به دین از پیامدهای ناگوار گسترش این ناخالصی هاست.

کانال تلگرام :