قرآن کریم در سورۀ آل عمران آیۀ 79 منادیان دین را از اینکه مردم را بجای دعوت به عبادت خدا به پیروی از خود دعوت کنند پرهیز داده می فرماید:

ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِباداً لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ

براى هیچ بشرى سزاوار نیست که خداوند کتاب آسمانى و حکم و نبوت به او دهد سپس او به مردم بگوید غیر از خدا مرا پرستش کنید؛ بلکه (سزاوار مقام او این است که بگوید) افرادى باشید الهى آن گونه که تعلیم کتاب الهى به شما داده شده و درس خوانده ‏اید و هرگز غیر خدا را پرستش نکنید 

تفسیر نمونه می نویسد: نه پیامبر اسلام و نه هیچ پیغمبر دیگرى حق ندارد چنین سخنى را بگوید (یعنی مردم را به خود دعوت کند) و این گونه نسبتها که به انبیاء داده شده همه ساخته و پرداخته افراد ناآگاه و دور از تعلیمات آنها است چگونه ممکن است این مقامات بزرگ را از سوى خدا پیدا کنند و در عین حال مردم را به سوى شرک دعوت نمایند. (برگرفته از تفسیر نمونه 2/632)

در جمعی گفتگویی شد و سخن از آقایی به میان رفت. به سایت هایش مراجعه کردم و مطالبی از آن را خواندم به ویژه قسمت کلمات قصار و نیز عکسها و جملات صفحه اول که در آن تعبیر «حضرت منهاج» هم آمده بود.

گمان بنده این است که این تبلیغ بجای دعوت به عبادت خدا دعوت به پیروی از خود است.
اینهم داستان دیگری به نام منهاج فردوسیان