این که عُمَربنخَطّاب، پس از رحلت رسولخدا(ص) با اهلبیتنبوت او چه کرد، در تاریخ ثبت است. خدا را شکر که قیامتی هم هست و قرار است مو را از ماست بکشند. خود فرموده است: فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقٰالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقٰالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ (زلزلة:7-8).
برخی بر این باورند که او در روز نهم ربیعالاول، از دنیا رفته است؛ اما این درست نیست. عمربنخطاب، کسی که با نصبِ ابوبکر، خلیفۀ پیامبر(ص) شد با استناد به منابع زیر، در روزهای پایانی ذیحجۀ سال 23 هجری مجروح شد و از دنیا رفت:
الطبقات الکبرى، ابن سعد(م 230)، ج3، ص278
تاریخ خلیفة، شباب(م 240)، ص87
أنساب الأشراف، بلاذرى(م 279)، ج10، ص428
الأخبار الطوال، دینوری(م282)، ص139
تاریخ الیعقوبى، یعقوبى(م بعد 292)، ج2، ص159
تاریخ الامم و الملوک، طبری(م 310)، ج4، ص310
مروج الذهب، مسعودی(م 346)، ج2، ص304
الکامل، ابناثیر(م 630)، ج3، ص53
تاریخ الاسلام، ذهبی(م 748)، ج3، ص253
کفعمی (م905 ق) این قول را مورد اجمای علمای شیعه و سنی میداند(مصباح کفعمی، ص511). علامه مجلسی(ره) نهم ربیع را مشهور بین شیعه میگوید (بحار، 31/119)؛ اما با چنین ادعایی نمیتوان مستندات یادشده را کنارگذاشت (پیشتر به سستی شهرت به عنوان دلیل، اشاره کردهایم).
گفتنی است برخی برای حفظ این تاریخ، عمربنخطاب را به عمربنسعد تغییر دادهاند تا از این اشکال فاحش برهند؛ اما عمربنسعد، جلّاد کربلا، در سال 66 هجری به درک واصل شد و دربارۀ ماه و روز مرگ او، گزارشی در دست نیست.