دوران زندگی امام مهدی(ع) از سال 260 ه.ق وارد مرحلهای ویژه به نام غیبت شد. به این معنا که امامِ زندۀ موجود از دسترس عموم مردم بیرون رفت و دیگر مردم نتوانستند شخص او را اگر دیدند بشناسند و یا با او «به عنوان امام» سخن بگویند. این دوره از زندگی حضرت که از آن سال آغاز شد تا روز ظهور ادامه خواهد داشت.
دوران غیبت را میتوان بسیار شبیه و نزدیک به دوران امام کاظم(ع) و امام عسکری(ع) آن زمان که ایشان در زندان و حصر بودند و امکان دسترسی مردم به ایشان نبود دانست.
دربارۀ چرایی غیبت روایات، دلایلی را بیان کردهاند که به نظر میرسد همه از باب حکمت (علت ناقصه) باشد: آزمودن همۀ حکومتها (الغیبة نعمانی، ص274)، آزمودن و نابکردن مردم (همان، ص140)، بر گردن نداشتن بیعت (کمالالدین، 1/303)، کشتهشدن در صورت نمایانشدن (کافی، 1/340)، جارىشدن سنّتهاى پیامبران(ع) دربارۀ او (کمالالدین، 2/481)، آشکارشدن ودیعههاى خدا (همان، 2/641).
در این میان روایتی وجود دارد که از دید بنده، بهترین پاسخ به این پرسش است. شیخ صدوق(ره) به سند صحیح نقل میکند که امام صادق(ع) در پاسخ به چرایی غیبت فرمود: به دلیل چیزى که اجازه ندادهاند براى شما آشکارش کنیم. سپس افزود: حکمت این کار، جز پس از ظهورش، آشکار نمیشود. آنگاه تأکید کرد: إن هذا الأمر أمرٌ مِن أمرِ الله و سِرٌّ مِن سِرّ الله و غیبٌ مِن غیبِ الله (علل الشرائع، 1/246).
کوتاه سخن: چرایی غیبتِ امام مهدی(عج) بر ما پوشیده است و اهلبیت(ع) با این که آن را میدانستند؛ اما مصلحت الهی بر این است که آن را برای مردم بازگو نکنند. باید صبر کرد و منتظر ماند تا پس از ظهور آن امام، چرایی غیبت بر ما نیز آشکار شود.