1. آن حضرت بیست بار حج گذارد و سه بار اموالش را در راه خدا بین نیازمندان تقسیم کرد(کافی، 1/461) این نشان میدهد دینداری، آمیزهای از نماز و روزه و حج، با کمک به نیازمندان و گرفتاران جامعه است. آن که این دومی را ندارد یا این دو را همتراز نمیداند باید در رفتار خود بازنگری کند.
2. از جنگ و صلح حضرت، دانسته میشود که انقلابی، فرد عاقلی است که حکیمانه میاندیشد و مییابد کجا صحنۀ نبرد است و کی زمان صلح؛ چه صلحی، ذلت میآورد و کدام نرمش، قهرمان میسازد؛ کجا باید حرف زد و کی باید ساکت بود؛ خلاصه در هر لحظه، وظیفه چیست و چه باید کرد. تکلیف که روشن شد او، مرد میدان است.
آن که فقط نبرد میشناسد و فریاد؛ انقلابی خواندنش خطاست. چنین کسی یک افراطیِ بیعقل است؛ مانند آنانی که زبان به اعتراض بر امام حسن(ع) گشودند.
کسی هم که تنها دل به گفتگو بسته است و فقط به مذاکره و رسیدن به هر توافقی میاندیشد و از میدان نبرد، گریزان است، انسان بزدلی است که او را با مرام امام، نسبتی نیست.