از مرام امام حسن مجتبی (ع)
1. آن حضرت بیست بار حج گذارد و سه بار اموالش را در راه خدا بین نیازمندان تقسیم کرد(کافی، 1/461) این نشان میدهد دینداری، آمیزهای از نماز و روزه و حج، با کمک به نیازمندان و گرفتاران جامعه است. آن که این دومی را ندارد یا این دو را همتراز نمیداند باید در رفتار خود بازنگری کند.
2. از جنگ و صلح حضرت، دانسته میشود که انقلابی، فرد عاقلی است که حکیمانه میاندیشد و مییابد کجا صحنۀ نبرد است و کی زمان صلح؛ چه صلحی، ذلت میآورد و کدام نرمش، قهرمان میسازد؛ کجا باید حرف زد و کی باید ساکت بود؛ خلاصه در هر لحظه، وظیفه چیست و چه باید کرد. تکلیف که روشن شد او، مرد میدان است.
آن که فقط نبرد میشناسد و فریاد؛ انقلابی خواندنش خطاست. چنین کسی یک افراطیِ بیعقل است؛ مانند آنانی که زبان به اعتراض بر امام حسن(ع) گشودند.
کسی هم که تنها دل به گفتگو بسته است و فقط به مذاکره و رسیدن به هر توافقی میاندیشد و از میدان نبرد، گریزان است، انسان بزدلی است که او را با مرام امام، نسبتی نیست.
دربارۀ بخششهای مالی امام حسن مجتبی(ع)
گفته میشود: آن حضرت، سه بار تمام داراییهای خود، حتی کفش و لباسش را در راه خدا انفاق کرد.
این سخن، برداشتی نادرست از روایاتی مانند این است:
امام صادق(ع): الحسنبنعلی(ع) قَاسَمَ رَبَّه ثَلاثَ مَرَّاتٍ حتّى نَعلًا و نَعلًا و ثَوباً وَ ثَوباً و دیناراً و دیناراً (تهذیب الاحکام، 5/11).
«قاسَمَ ربَّه» یعنی با پروردگارش قسمت(نصف) کرد. قاسَمَه المالَ: شارکه فیه مناصفةً (معجم اللغة العربیة المعاصرة، 3/1812). بر این پایه، معنای روایت این میشود:
امام حسن مجتبی(ع) در زندگی شریفش سه بار همۀ داراییهای خود را با خدا نصف کرد؛ حتی کفش و لباس و پولش را. اینگونه که یک جفت کفش را در راه خدا انفاق کرد و جفت دیگر را برای خود نگه داشت. دربارۀ پول و پیراهنش نیز چُنین کرد.
علامه مجلسی(ره) همین معنا را در شرح خود نوشته است: قاسم ربه أی قسم ماله نصفین، فأخذ نصفه و أعطى الفقراء نصفه؛ با خدا قسمت کرد؛ یعنی دارایی خود را دو نیم کرد؛ نیمی را برای خود برداشت و نیم دیگر را به نیازمندان داد (ملاذ الأخیار، 7/199).