دیدهها و شنیدههای بنده میگوید: گفتهها و نوشتهها دربارۀ امام مهدی(ع)، دو گونهاند:
یک. سخنانی داستانی و احساسبرانگیز و البته بیگانه با اصول علمی که اگر آن را برای ارزیابی، به دست یک پژوهشگر توانا بدهیم؛ روی همه یا بیشتر آن، خط قرمز میکِشد.
دو. سخنانی بر پایۀ منابع معتبر و اصول علمی که در واقع دستاورد یک پژوهش استاندارد است.
سوگمندانه امروز، مدیریت افکار عمومی در موضوع مهدویت و شناختِ امام مهدی(ع)، بیشتر در دستِ نوع اول است. این را میتوان را با رصد انواع رسانه، به راحتی دانست.
پیامد این روشِ داستانیِ بیگانه با پژوهش، میشود بستری که در آن مهدیان دروغین رخ مینمایند و مردمی که آنها را باور میکنند. ظهور فرقۀ یَمانی به سرکردگی احمد الحسن، سخنان عجیب و گاه خندهآور که از برخی محافل و نشستهای مهدوی شنیده میشود؛ همگی از پیامدهای شومِ آشنایی با امام مهدی(ع) به روش داستانپردازیِ غیرپژوهشی است که ریشه در فقر علمی دارد.
برای در امان ماندن از این بازیها و آن داستانسراییها باید به پژوهش پناه بُرد و موضوع امام مهدی(ع) را به روش علمی پیگرفت.